کودکی پرماجرا
فردریک گولاندهاپکینز در ۲۰ ژوئن ۱۸۶۱ در ایستپورنانگلیس در خانوادهای متوسط دیده به جهان گشود، پدرش برادرزاده «جراردمانلی هاپکینز» یکی از شعرای معروف انگلیس بود. فردریک هیچ وقت طعم محبتپدر را نچشید زیرا وقتی که نوزاد بود، پدرش را از دست داد.مادرش نیز فقطبه فکر خودش بود و تنها تا ده سالگی مسئولیت نگهداری فردریک را به عهدهگرفت، سپس او را به یک مدرسه شبانهروزی سپرد. فردریک همیشه با میکروسکوپیکه از پدرش به یادگار مانده بود به تماشای اجسام ریز میپرداخت. او بهادبیات نیز علاقهمند بود و گاهی اشعار کوتاهی هم میسرود.
● ورود به عرصه علم
درسال ۱۸۷۱ مادرش او را ترک کرد و به آنفیلد در لیورپول رفت و فردریک بهمدرسهای در لندن انتقال یافت. او علیرغم اینکه از مهر خانواده محروم شدهبود اما در مدرسه بهترین نمرات را کسب میکرد، وقتی دوران دبیرستانش بهپایان رسید، تصمیم گرفت وارد دنیای علم شیمی شود. ۱۷ ساله بود که دیپلمگرفت و با نوشتن یک مقاله در زمینه زندگی حشرات برنده جایزه انجمن ملوملندن شد.او برای گذران زندگی در بانک سلطنتی لندن به استخدام درآمد تابتواند از عهده هزینه تحصیل خود برآید. از این رو فردریک وارد دانشگاهلندن شد و به تحصیل در رشته شیمی پرداخت و به تجزیه و تحلیل سموم در بدنپرداخت.۲۲ ساله بود که فارغالتحصیل شده، سپس وارد دانشگاه پزشکی شد، اودر آزمایشگاه به تحقیق در زمینه علم شیمی پرداخت. در سن ۲۸ سالگی مدال طلادر رشته شیمی از دانشگاه پزشکی لندن را دریافت کرد و مدرک کارشناسیاش رادر زمینه سمشناسی و فیزیولوژی به دست آورد.همان زمان در دانشگاه با «جسیآ استیوز» دانشجوی رشته پزشکی آشنا شد و در سن ۳۶ سالگی با او ازدواج کرد.ثمره این ازدواج دو فرزند دختر بود. بعدها جاکیتا دختر بزرگش با نویسندهمعروف انگلیسی «جی بی پریستلی» ازدواج کرد.در سال ۱۸۹۸ با ارائه یکسخنرانی در دانشگاه کمبریج مورد توجه همه اساتید علم شیمی قرار گرفت و عضوانجمن هیئت مدیره این دانشگاه شد و به کرسی استادی دست یافت. فردریکعلیرغم موفقیتهای چشمگیرش در عرصه علم و دانش همیشه از لحاظ محبت والدیناحساس خلاء میکرد.یک بار تصمیم گرفت به همراه همسر و دو فرزندش به دیدارمادرش برود. مادر او ازدواج کرده بود و فردریک را به طور کلی از یاد بردهبود، برخورد مادر با او و خانوادهاش بسیار سرد بود، تا جایی که فردریک ازاینکه به دیدار مادرش رفته، احساس پشیمانی میکرد.